تاریخچه روانشناسی بالینی
تأثیرات اولیه در زمینه روانشناسی بالینی شامل کار روانشناس تحلیلگر اتریشی زیگموند فروید است. وی یکی از اولین کسانی بود که این ایده را مورد توجه قرار داد که بیماری روانی چیزی است که می توان با گفتگو با بیمار درمان کرد و این توسعه رویکرد گفتگوی درمانی او بود که اغلب به عنوان اولین استفاده علمی از روانشناسی بالینی مورد استناد قرار می گیرد.
روانشناس آمریکایی لایتنر ویتمر اولین کلینیک روانشناسی را در سال 1896 با تمرکز ویژه در کمک به کودکانی که ناتوانی در یادگیری داشتند افتتاح کرد. همچنین ویتمر بود که اولین بار در مقاله 1907 اصطلاح “روانشناسی بالینی” را معرفی کرد. ویتمر، دانشجوی سابق ویلهلم ووند، روانشناسی بالینی را “مطالعه افراد، با مشاهده یا آزمایش، با هدف ارتقاء تغییر” تعریف کرد.
روانشناسی بالینی چه کاربردی دارد و چرا محبوب است؟
روانشناسان بالینی فعالیت های اساسی خود را در سه عنوان اصلی طبقه بندی می کنند: ارزیابی (از جمله تشخیص)، درمان و تحقیقات. در ارزیابی، روانشناسان بالینی آزمایشات روانشناختی را انجام می دهند یا به منظور ارزیابی هوش نسبی افراد یا سایر توانایی ها یا به منظور ایجاد ویژگی های ذهنی که در تشخیص یک اختلال روانی خاص به شما کمک می کند. مصاحبه ای که روانشناس در آن مشاهده، سؤال و تعامل با بیمار را انجام می دهد، ابزار دیگری برای تشخیص است.
برای اهداف درمانی، روانشناس بالینی ممکن است از هر یک از انواع مختلف روان درمانی استفاده کند. بسیاری از روانشناسان بالینی رویکرد التقاطی را اتخاذ می کنند و ترکیبی از تکنیک های متناسب با مشتری را ترسیم می کنند. روانشناسان بالینی ممکن است از جمله دیگران در رفتار درمانی، گروه درمانی، خانواده درمانی یا روانکاوی تخصص داشته باشند.

وظایف و فعالیت های دکتر روانشناس بالینی
روانشناسان بالینی در انواع مختلفی از ظرفیت ها کار می کنند، تا حد زیادی به جمعیت بیمارانی که درمان می کنند بستگی دارد، خواه جانباز باشد، سالمندان یا کودکان.
آنها ممکن است بیشتر با کار کردن در ابتدا با کودکان و بزرگسالان مبتلا به ADHD یا سندرم آسپرگر یا براساس تنظیماتی که در آن کار می کنند، تخصص داشته باشند. در یک مدرسه می توانند به کودکان دارای ناتوانی در یادگیری کمک کنند. در یک دانشگاه، آنها می توانند به دانشجویان در تصمیم گیری های شغلی، سالم ماندن از نظر عاطفی و دستیابی به اهداف دانشگاهی کمک کنند. در امكانات اجتماع محور، آنها مي توانند به جمعيت هاي متنوع و از نظر اقتصادي كمك كنند. با افزایش جمعیت سالمند کشور، بیشتر و بیشتر با شهروندان سالخورده همکاری می کنند.
صرف نظر از شرایط یا جمعیت بیمارانی که می بینند، روانشناسان بالینی غالباً مشکلات خفیف سلامت روان مرتبط با مواردی مانند افسردگی و اضطراب را درمان می کنند، اگرچه به عنوان پزشکان، تمرکز اصلی آنها به سمت مضرات شدیدتر مانند اختلال دو قطبی و اسکیزوفرنی است.
وظایف و مسئولیت های یک روانشناس بالینی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
مصاحبه با مشتریان به منظور درک نیازهای آنها
شناسایی مسائل روانشناختی، عاطفی یا رفتاری
ارزیابی نگرش، رفتار و توانایی های مشتری با استفاده از تست روانشناختی
تشخیص اختلالات روانی، عاطفی یا رفتاری
طراحی برنامه های اصلاح رفتار پس از تشخیص مشکل مشتری
ابداع، توسعه و اجرای روش درمانی یا درمان برای مشتری های خاص
درج روش های مختلف روان سنجی برای بهبود وضعیت مشتری
کمک به مشتریان برای تعیین اهداف و برنامه ریزی یک دوره اقدام برای دستیابی به آن اهداف
نظارت بر پیشرفت مشتری از طریق جلسات درمانی منظم
مشاهده نظارت و آزمایش روش درمانی مناسب برای اثر بخشی آن
حفظ حساب و نگهداری سوابق پیشرفت مشتری
همکاری با مددکاران اجتماعی، پرستاران، پزشکان، کار درمانگران و روانپزشکان
برقراری ارتباط با اقوام ، والدین یا عزیزان مشتری
ارائه راهنمایی به مراقبان مشتری
کلاس های تدریس
انجام تحقیقات
انتشار یافته های تحقیق در مجلات صنعت
