رومیان پیش از آشنایی با یونانیان خانه معبد داشتند و صاحب سنت های دیرینه ای در مورد چگونگی ساخت آن ها بودند. خانه سنتی رومی، برخلاف خانه یونانی، نقشه ثابتی داشت: ورود به خانه از طریق دری که دقیقا در وسط ضلع کوتاه خانه قرار داشت، صورت می گرفت. این موضوع خانه ها را دارای محوری مرکزی نشان می داد که در خانه های بی قید یونانی وجود نداشت. دالان ورودی به اندرونی بزرگی با حفره ای مستطیلی در سقفش که برای گرفتن نور تعبیه شده بود، منتهی می شد. درست روبه روی دالان ورودی، تابلینوم قرار داشت (اتاق اصلی خانه که متعلق به آقای خانواده بود). بقیه اتاق ها دور تا دور اندرونی، به ترتیبی متقارن قرار می گرفتند.
در دوره هلنیستی، رومیان با یونانیان آشنا شدند و تحت تاثیر تمدن و هنر انعطاف پذیر آن ها قرار گرفتند. رومیان بسیار سنت گرا بودند و علاقه ای به تغییر شکل سنتی خانه های خود نداشتند. اما در عین حال مایل بودند برخی از المان های خانه های یونانی را که بیشتر می پسندیدند، استفاده کنند. به همین منظور قسمت جلوی خانه را مثل گذشته ساختند ولی در پشت آن “پریستولوس” یونانی را اضافه کردند و اتاق ها را به ترتیب خاصی دور آن چیدند. پلان خانه جدید رومی، چنگی به دل نمی زد. اما فضای آن، با بازی نور و سایه، بسیار دل انگیز بود. نظم فضا و تدارک محوری بنا ویژگی های مهم این خانه ها به شمار می روند.
تاثیر نمای رومی از معابد روم باستان
شکل معابد رومی هم تابع سنت خاصی بود که پس از آشنایی با یونانیان دستخوش تغییر شد. رومیان بیش از هر عنصر دیگر در معابد یونانی، شیفته پریستولوس بیرونی آن ها بودند و همین عنصر بود که کوشیدند در معابد خود هم به کار ببرند. چنان که شکل معمول معابد سنتی خود را حفظ کردند: معابد روی کرسی بلندی قرار می گرفت و تنها پلکانی از جلو به آن راه داشت. “کِلا” در پشت ایوان بزرگ تا انتهای کرسی را فرا میگ رفت. نوآوری زیبای رومیان این بود که ستون های ایوان را دور تا دور معبد تکرار کردند تا معبد کاملا محاط در یک پریستولوس به نظر برسد. اما حال که ستون های دور، ناچار به شریک شدن در لبه کرسی با دیوار های کِلا بودند، ستون های گرد معمول، باید تبدیل به نیم ستون های چسبیده (ستون های توکار) می شدند.
رومیان دارای کوله باری از تجربه در ساخت طاق و قوس و گنبد بودند و از آن در معماری ساده و تزئینی استفاده می کردند. قوس از سنگ های گوه شکلی تشکیل می شود که پس از قرار گرفتن سنگ تاج در جای خود می ایستد. اما پیش از آن باید از قالبی چوبی استفاده کرد. تا سنگ ها نیفتند. قوس عریضی را که نیم استوانه ای می سازد طاق گهواره ای می نامند. قوس اگر دور محور خود بچرخد، گنبد می سازد. البته اصول ساختمانی هر سه این ها یکی است. این عناصر را امروزه به وضوح می توان در خانه هایی با نمای رومی یافت.
تاریخچه پیدایش نمای رومی در ایران
نمای رومی در کشور ما علاوه بر الگو گرفتن از معماری یونان باستان بخش هایی از آن از معماری ایران باستان الگو گرفته است و همان طور که اشاره شد نمونه های نمای کلاسیک را در معماری تخت جمشید به خوبی مشاهده می کنید. اما اگر بخواهیم از تاریخچه ورود آن به بافت شهری در کشور خود اشاره کنیم می توان گفت زمان ورود نمای کلاسیک به ایران به دوره قاجار و تمایل به اشراف زدگی در این دوران بر می گردد. پس از آن ناصر الدین شاه با الگو برداری از اروپاییان نمای ساختمان های کلاسیک و یا همان رومی را وارد صنعت ساختمان سازی ایران کرد.