خالکوبی در واقع معنای واژه tattoo به انگلیسی است و اصل واژه tatu به لاتین بوده که از کشور تاهیتی واقع در اقیانوس آرام آمدهاست. این کلمه بعد از ترجمه به انگلیسی به این شکل درآمده و «علامت گذاری چیزی» معنای اصل واژه است.
خالکوبی یک واژه از زبان پارسی میانه است. واژه تاتو نیز در زبان فارسی به کاربرده میشود که در واقع وامواژهای از زبان انگلیسی به حساب میآید. تاتو در سده هجدهم میلادی در زبان انگلیسی پدیدار شد. زبانشناسان معتقدند که تاتو از زبان ساموآیی به معنای کوبیدن وارد انگلیسی شدهاست.
احتمالاً خالکوبی قدمتی به اندازه نقاشی دارد. اولین خالکوبیهای جهان بر بدن اوتسی یا مرد یخی مشاهده شده که متعلق به ۵۳۰۰ سال قبل است. در سال ۱۹۹۱ پیکر یخزده مردی در کوههای آلپ پیدا شد که ۶۱ خالکوبی بر بدن خود داشت. خالکوبیهای اوتسی کوچک و نامشخص بود. فقط چند نقطه و خط، مردمشناسان معتقدند اینها جای نوعی طب سوزنی برای مقاصد درمانی آن زمان بودهاست. جای شگفتی است که در دوران نوسنگی یا عصر برنز چنین خالکوبیهایی انجام شده چرا که این میزان صدمه به پوست نیاز به چند ماه برای ترمیم داشتهاست و چنین دانشی برای آن زمان حیرتآور است
در اسطورهها آمده است که کاپیتان جیمز کوک، در اواخر قرن هجدهم در سفرهای دریایی خود در اقیانوس آرام افراد گوناگونی را از مردم بومی با خالکوبیهای گوناگون مشاهده کرده است. میگویند ۹۰٪ از خدمهٔ کشتی او خالکوبیهایی به یادگار سفرهای دریایی خود بر بدن داشتند.
دریانوردان نیروی دریایی بریتانیا این رسم را پی گرفتند و یادگارهایی از سفرهای دریایی بر بدن خود خالکوبی کردند. آنها با ترکیب ادرار و باروت مادهای تهیه میکردند که به جوهر دریایی مشهور بود.
در اواخر قرن ۱۹ ماشین تتو بر مبنای دستگاه چاپ توماس ادیسون اختراع شد. این دستگاه در سال ۱۸۷۵ ساخته شد و از آن زمان تابهحال تغییر چندانی نکرده است. هنوز میتواند پوست را بین ۵۰ تا ۳۰۰۰ بار در دقیقه سوراخ کند.
در طول زمان خالکوبی یا تتو به روشی برای بیان داستان شخصی هر فرد تبدیل شده است.

خالکوبی در ایران
خالکوبی در ایران به ادوار بسیار قدیم تاریخی بازمیگردد. تندیسههایی در پازیریک و لرستان از دورهٔ هخامنشیان یافت شدهاست که نشان خالکوبی بر بدنشان بودهاست. مولوی در مثنوی معنوی، در ضمن داستان پهلوانِ قزوینی (شیر بی یال و دُم) به عمل خالکوبی با عنوان کبودی زدن اشاره میکند.
شعبان جعفری در بخشی از خاطراتش دربارهٔ خالکوبی میآورد:
[خالکوبی]والا نشونی [چیزی] نبود. اون وقتا اینایی که ورزشای باستانی می کردن بیشتر تو زورخونه لخت می شدن و دلشون میخواست یه دو تا خال تو تنشون باشه و از این حرفا. بیشتر خالا رم تو زندان می کوبیدن… خود زندانیا که تو زندان بودن می کوبیدن دیگه. بالاخره اونجا آدمایی بودن که تو زندان مثلاً خال می کوبیدن. بیشتر تو زندان این کارو می کردن.
همچنین خود در پایان کتاب میآورد که:
«خالکوبی جزو مراسم زورخانه نبوده و هیچ وقت مخصوص ورزشکار و پهلوان نیست. خالکوبی تنها از نیم قرن گذشته در زورخانهها رایج شدهاست. در عکسهای قدیمی تر اثری از خالکوبی بر دست و بازو و سینه پهلوانان دیده نمیشود.»
خالکوبی در ایران بیشتر نزد پهلوانان و اوباش جاهل مرسوم بودهاست.
زنی با خالکوبی در پلینزی
آینوها، مردم بومی ژاپن، بهطور سنتی بر روی صورت خود خالکوبی میکنند. امروزه خالکوبی بر روی صورت در میان آمازیغها در شمال آفریقا، مائوریهای نیوزیلند و آتایالهای تایوان نیز شایع است. خالکوبی به ویژه در اقوام پولینزی، و برخی گروههای قومی در تایوان، فیلیپین، برنئو، جزایر منتاوی، آفریقا، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، آمریکای مرکزی، اروپا، ژاپن، کامبوج، نیوزیلند و میکرونزی شایع است.


